اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

متفاوت هستم ، احمد یزدانی
با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی
اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم
گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی
جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم
عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی
مثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائم
گریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانی
ساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکل
خاطراتی روشن ؛ سختی و آسانی
ایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهی
ظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانی
میکنم با شعرم ؛ رو به فردا پرواز
هاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانی
عاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادی
نا امیدی محکوم ، کردمش زندانی .

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لذّت» ثبت شده است

آرزوی مرگ انسان ها ندارد لذّتی
گفتگو از مرگ انسان ها نباشد قدرتی
هرچه میکاری درون مزرع جانت همان
میشود محصول عمر تو در اندک مدّتی .

  • احمد یزدانی

چون دلت با تو نباشد زندگی دارد چه سود
جسم بی دل لذّتی کی می برد از دشت و رود ؟
هرکه را یاری نباشد جسم و جانش مرده است
برنمی خیزد ز گور مردگان آتش و دود .

  • احمد یزدانی

بر گرفته از دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان

قدرت انجام فرمانت بده

لذّت از ذکر فراوانت بده

حفظ کن در پرده از شرّ گناه

اوج بینائی ، به من آنت بده .

  • احمد یزدانی

صفی کوچک بقدر عالمی برپاست در صحرا

ملائک حاضرند آنجا ، پِیَمبر ناظرِ آنها

صف دیگر صف کینه برای لذّت دنیا

اسیر پایکوبی ها ،هزاران سینه ی خارا

تمامِ آیه های معرفت نازل ولی باطل

فقط حرف یزید است آن میانه لازم الاجرا

بلا در نینوا بارید بر دشتِ شقایق ها

جوانانِ بنی هاشم نشان دادند گوهر را

اگرچه تشنگی غالب وَ می سوزد حرم در آن

ولی عبّاس سیراب است از خون دل زهرا(س)

به زیر پای اسبان برده ابدانِ مطهّر را

وَ زینب ماندو یک دنیا ستم ، پیغام عاشورا

میان راه و کاخِ شام با عیسی دَمَش ایشان

بهم زد نقشه ها را کرد عاشورا جهان آرا

  • احمد یزدانی