اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

متفاوت هستم ، احمد یزدانی
با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی
اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم
گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی
جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم
عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی
مثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائم
گریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانی
ساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکل
خاطراتی روشن ؛ سختی و آسانی
ایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهی
ظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانی
میکنم با شعرم ؛ رو به فردا پرواز
هاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانی
عاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادی
نا امیدی محکوم ، کردمش زندانی .

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هم به میخ و هم به نعل میکوبد او» ثبت شده است

کربلا بودو سه گونه شخصیّت
هرکدامی کرده راهی تولیت
اوّلین آن حسین ابن علی(ع)
روبرو با ظلم از حاکمیّت
با یزید او پنجه در پنجه شده
چون ندارد با ستمگر سنخیّت
خون خود را داده با یاران ، همه
در  رهِ آزادگی  ، با تَمشیّت
آبرو میخواهد او ، نه آب و رو
داد دنیا را برای حیثیّت
دوّمین فرد است در آنجا یزید
جابر است و دور از هر حُرّیّت
با مخالف اهل سازش نیست او
سر بُرید از مظهرِ وحدانیّت
آبرو را داد و قدرت را خرید
شد نمادِ ظلم در اسلامیّت
سوّمین باشد عُمر فرزند سعد
اهلِ خرما و خدا و اذیّت
نه به دنیایش رسید نه آخرت
بی کلاه و مانده از انسانیّت
طالب قدرت و خوشنامیست او
هردو را داد از کَفَش بی حمّیت
بیگمان ما نیستیم همچون حسین
یا یزید پست و رذل ، بی تربیّت
در درون ما عُمر فرزندِ سعد
لانه دارد بیش و کم ؛ بی خاصیّت
هم به میخ و هم به نعل میکوبد او
می کنیم ماهم از او تابعیّت
گهگداری در پیِ خرما روان
گاه خدا را خواسته با جدّیّت
چشمی از ما در پیِ خاکِ ری است
چشمِ دیگر احترام جمعیّت
حال تکلیف این میانه روشن است
من که میترسم ، ندارم امنیّت
بارالها ، غفلت از ما دور کن
در دل ما تو بتاب الوهیّت
جنسِ ما خرما ، خدا ،ازهر دوتا
میکند این آن و آن این تقویّت
جز چراغ علم و دانش ، بندگی
نیست راهِ چاره ، دارد تسلیّت
راهِ حل تنها شما هستی خدا
وامنه یک لحظه در انانیّت
از عُمر فرزندِ سعد گشتن خدا
حفظ فرمائید با رحمانیّت.
#احمدیزدانی 
https://telegram.me/ahmadyazdany

  • احمد یزدانی