اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

متفاوت هستم ، احمد یزدانی
با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی
اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم
گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی
جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم
عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی
مثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائم
گریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانی
ساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکل
خاطراتی روشن ؛ سختی و آسانی
ایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهی
ظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانی
میکنم با شعرم ؛ رو به فردا پرواز
هاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانی
عاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادی
نا امیدی محکوم ، کردمش زندانی .

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیعه» ثبت شده است

دریافت
شیعه

بارالها ، سینه ها را غم گرفت 
ظلم شیطان آسمان را هم گرفت
حاکمان و بندگان زور و زَر
بسته بر نابودی شیعه کمر
میزنند هر افترا بر شیعیان
منتشر کرده به ناحق در جهان
حیله ها و شیطنت ها مستمر
خیمه برپا کرده در هرگوشه شر
شیعه بر خوبی توکل کرده است
از همین رو اینچنین گل کرده است
شیعه یعنی عاشقِ خوبی وَ خیر
شیعه یعنی چون ظُهیرو چون بُریر
شیعه یعنی علم با بینش عجین
شیعه یعنی دیدگانی تیزبین
شیعه یعنی داستان راستان
شیعه یعنی رودی از ایمان روان
شیعه یعنی فقر در عین غنا
شیعه یعنی دست مظلوم و عصا
شیعه یعنی بهترین همسایه ها
شیعه یعنی سایه ی بی سایه ها
شیعـه یعنی نفی آشـوب و گزند
شیعه یعنی شهد شیرین مثل قند
شیعه یعنی مهر و شورو دلخوشی
شیعه یعنی دور از آدمکشی
شیعه یعنی بر تجاوزها دفاع
شیعه یعنی چون ابوالفضلش شجاع
شیعه یعنی در طریق زندگی
شیعه یعنی باستم جنگندگی
شیعه یعنی یک ترانه یک غزل
شیعه یعنی انتظاری چون عسل
شیعه یعنی رقص گل در صبحدم
شیعه یعنی رو بقبله ، خوش قدم
شیعه یعنی مجری امر خدا
شیعه یعنی نوکری بر مقتدا
شیعه یعنی مهربان و حقمدار
شیعه یعنی خنده بر لبهای یار
شیعه یعنی یار مظلوم و فقیر
شیعه یعنی بر ستمکاران نفیر
شیعـه یعنی مهربانی عشق و حلم
شیعـه یعنی راه دانش راه علم
شیعه یعنـی بر تبهکاران پیام
شیعه یعنی بر خودی مثل غلام
شیعه یعنی با ادب مرد عمل
شیعه یعنی خشمگین از هر دغل
شیعه یعنی سـدّراه بی وطن
شیعه یعنی بر تن ظالم کفن
شیعه یعنی مظهر بخشندگی
شیعه یعنی  رو بقبله بندگی
شیعه یعنی مظهر مظلومییت
شیعه یعنی آخر انسانیت
شیعه یعنـی روزی و رزق حلال
شیعه یعنی با سخاوت باجلال
شیعه یعنی جوهر اسلامیت
شیعه یعنی پاکی و نورانیت
شیعه یعنی آخر صبرو صفا
شیعه یعنی پرتحمّل بر جفا
شیعه یعنی روز پاسخ در معاد
شیعه یعنی زندگی با قلب شاد
شیعه یعنی اهل منطق با خرد
شیعه یعنی آتش روز نبرد
شیعه یعنی طیّب و طاهر ،امین
شیعـه یعنی کشور ایران زمین
مهدی موعود ، یا صاحب زمان
دستگیری کن شما از شیعیان
چاره ی کارست از سویت نگاه
تا نَگِریَد چشمهای بیگناه
ملت ایران نگاهش بر شماست
عاشقان را عشق اصل ماجراست.
  • احمد یزدانی

عید غدیر  آمد و  وقت حدوث وفاست

غم به دلِ عاشقان ، اهلِ نظر باقی است

خادمِ حجّاج نیست بر ســـرِ پیمان خود

بر تنِ مهمانِ دوست، جایِ تبر باقی است

روزِ غدیر است و ما، پیروِ مولایِ خود

حضرتِ آقایِ ما، گفت خطر باقی است

در عرفات است حاج ، طیّب و طاهر چو گل 

گرچه به خاک منا ، رمی جمر باقی است

عالم و اقلیم شَر ، هـــرطرفی فتنه اســت

معبرِ امنِ غدیر ، بهرِ گذر باقی است

شیعه برد ره به نور ، عشـق و اَمانش علی

شب نَبُوَد ماندگار ، وقتِ سحرباقی است

#احمد_یزدانی  

#انجمن_ادبی_کوتوال

 

  • احمد یزدانی

 

گفته ام از غم شیعه به تمام باور

هرکه دنباله کند حق بدهد آخر سر

راز دارم و بگوئید به پاسخ که چرا

سر نشد عمر امامی به میان بستر ؟

بحث زندان پدر ، پنجره فولاد پسر

قتل پاکان زمین ، قصّه ی سم یا خنجر

پدران و پسرانی همگی نورانی

آمدند و بشریت شد از آن زیباتر

اینهمه جنگ و جدل ، قتل و ترور را ،چاره

هست تنها که عمل کرده به حق نوع بشر

مانده ام بر سر راهی که دوراهی دارد

اشک و ماتم شده اند از غم خوبان مضطر

طعنه می بارد و ما متّهم دورانیم

که چرا گریه کند شیعه چنین ویرانگر؟

پسران خطر و دختر عفّت هستیم

تا ظهور ولی عصر امام آخر .

  • احمد یزدانی

کربلا شد تابلوئی زیبا فراروی بشر
اربعین شد نقطه ی وحدت و جنگ خیر و شر
داده است دست رفاقت با جهان آل علی
خوش بحالش هرکه را قسمت کند حق این سفر .

#احمد_یزدانی
@ahmadyazdany

  • احمد یزدانی

به کنج خلوت تنهائیم با خویش درگیرم
درون سینه ام دربند دارم عشقِ عالمگیر
به یک چشمم جهانی سوخته از فتنه ی شیطان
تمام سرزمین ها چون کویر از وحشت تکفیر
شیاطین جمع و شیطان بزرگش جنگ افروز است
جهان افتاده در دامش و گشته بارها تحقیر
نه امّیدی ،نه آوائی،چراغی نیست تاریک است
دراین وحشت سرای تیره تر از قبرها ،دلگیر
تنید انسان به دست خود به دور خویش از تاری
که هرتارش به روح و فکر او افتاده چون زنجیر
برای قبضه عالم اطاق فکرها دارند
تمام راهها در یک مسیرو راه حل ،تزویر
به چشم دیگرم بیدار شد دنیا و آماده
برای حقّ خود با جانفشانی میکشد تصویر
بپا هستند و با شیطان نبردی دائمی دارند
وَ در احقاقِ حقّ و جنگ خود سرسخت و دامنگیر
ندارند ترسی از تاوان برای کارزار خود
نبردی سخت با شیطان و با او رُخ به رُخ درگیر
غمِ چشمانِ آنها انتظارو سینه ها عاشق
چو آهن سخت و چون دانه برای رشدشان پیگیر
سحرخیزندو فریادی رسا دارند هر جمعه
بیا ای آخرین تیر از کمان شیعه با تکبیر.
#احمد_یزدانی

  • احمد یزدانی

 

شیعه

بارالها ، سینه ها را غم گرفت 

داستان عشقِ ما عالم گرفت

حـاکمان و بندگان زور و زَر

از نجابتهای عاشق با خبر

میزنند هر افترا بر شیعیان

منتشر کرده در اقطاب جهان

حیله ها و شیطنت ها مستمر

خیمه برپا کرده در هرگوشه شر

صهیونیزم پست و اذناب پلید

بوده بر شیعه دقیقا چون یزید

با ترور با قتل و غصب و کینه ها

شیعه را کردند خون در سینه ها

دشمنی دارند از روز الست

خانه ای ویرانه اند از پای بست

مفتضح ، بدنام در کل جهان

نزد ملت ها حقیر و بد زبان

شیعه بر خوبی توکل کرده است

از همین رو اینچنین گل کرده است

حرف شیعه حرف قرآن و خداست

راه شیعه از ستمگرها جداست

شیعه یعنی داستان راستان

شیعه یعنی رودی از ایمان روان

شیعه یعنی فقر در عین غنا

شیعه یعنی دست مظلـوم و عصا

شیعه یعنی بهترین همسایه ها

شیعه یعنی سایه ی بی سایه ها

شیعه یعنی نفی آشوب و گزند

شیعه یعنی شهد شیرین مثل قند

شیعه یعنی مهر و شورو دلخوشی

شیعه یعنی دور از آدمکشی

شیعه یعنی بر تجاوزها دفاع

شیعه یعنی چون ابوالفضلش شجاع

شیعه یعنی در طریق زندگی

شیعه یعنی باستم جنگندگی

شیعـه یعنی یک ترانه یک غزل

شیعه یعنی انتظاری چون عسل

شیعه یعنی رقص گل در صبحدم

شیعه یعنی رو بقبله ، خوش قدم

شیعه یعنی مجری امر خدا

شیعه یعنی نوکری بر مقتدا

شیعه یعنی مهربان و حقمدار

شیعه یعنی خنده بر لبهای یار

شیعه یعنی اشک در شبهای تار

شیعه یعنی بر جهالت غصّه دار

شیعه یعنی یار مظلوم و فقیر

شیعه یعنی بر ستمکاران نفیر

شیعه یعنی پاک مرد پاک پاک

شیعه یعنی بر نفهمی غصّه ناک

شیعه یعنی مهربانی عشق و حلم

شیعه یعنی راه دانش راه علم

شیعه یعنی بر تبهکاران پیام

شیعه یعنی بر خودی مثل غلام

شیعه یعنی با ادب مرد عمل

شیعه یعنی خشمگین از هر دغل

شیعه یعنی سدّراه بی وطن

شیعه یعنی بر تن ظالم کفن

شیعه یعنی مظهر بخشندگی

شیعه یعنی  رو بقبله بندگی

شیعه یعنی مظهر مظلومیت

شیعه یعنی آخر انسانیت

شیعه یعنی روزی و رزق حلال

شیعه یعنی با سخاوت باجلال

شیعه یعنی جوهر اسلامیت

شیعه یعنی پاکی و نورانیت

شیعه یعنی آخر صبرو صفا

شیعه یعنی پرتحمّل بر جفا

شیعه یعنی چشم بستن بربدی

شیعه یعنـی پاکباز سرمدی

شیعه یعنی بندۀ مخصوص حق

شیعه یعنی چاکر و پابوس حق

شیعه یعنی روز پاسخ در معاد

شیعه یعنی زندگی با قلب شاد

شیعه یعنی تیزبین و با خرد

شیعه یعنی آتش روز نبرد

شیعه یعنی طیّب و طاهر ،امین

شیعه یعنی کشور ایران زمین

مهدی موعود ، یا صاحب زمان

دستگیری کن شما از شیعیان

چاره ی کارست از سویت نگاه

تا نَگِریَد چشم های بیگناه

ملت ایران نگاهش بر شماسـت

عاشقان را عشق اصل ماجراست .

  • احمد یزدانی