- ۰ نظر
- ۲۰ دی ۰۲ ، ۲۱:۲۵
رفته است چوبی به ماتحتی فرو
کرده مفعولش ز نوبت گفتگو ،
با تعارف بیخیال و خنده رو ،
گفته ، ای استاد از دزدان بگو،
گلّه وقتی مورد تاراج هست
از کبابش کوه و در پُر گشته بو
گفتگو از دزدِ تنها بیخود است
دزد و چوپان باهمند بی گفتگو .
رفته است چوبی به ماتحتی فرو
کرده مفعولش ز نوبت گفتگو ،
وضع و حالِ روزگار ماست چون،
میکنند از پشت ، امّا روبرو
با تعارف بیخیال و خنده رو ،
گفته ، ای استاد از دزدان بگو،
گلّه وقتی مورد تاراج هست
از کبابش کوه و در پُر گشته بو
گفتگو از دزدِ تنها بیخود است
دزد و چوپان باهمند بی گفتگو .
سرخی صورت ز سیلی های ماست
قصّه ی چوپان دروغی برملاست
سفره ها از نان خالی خالیند
فصل پائیز و شمار جوجه هاست .
#احمد_یزدانی