شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۲۰ ب.ظ
ای روزگار شود خانه ات خراب
ای روزگار شود خانه ات خراب
زیبا به صورتی و به معنا چنان حباب
مانند طبلِ تهی پر صدا ولی
بی مغز و مایه و همخانه با سراب
چون ماری و همه را می گزی به نیش
زهرت کشنده و عشقت پر از عذاب
کار تو زادن و کشتن و دفن ما
دلهای ما به تو سرگرم و بوده خواب
فرجام لطف تو تا گور بردن است
در لحظه های تو جاریست اضطراب
بیدار میشویم و دگر نیست فرصتی
افسوسمان گذر عمر با شتاب