بوده بر عهد و قرارم استوار
نیستم بر حاکم معزول یار
یار دلسوزان خاک کشورم
نه گروهی خائن ننگین تبار .
- ۰ نظر
- ۲۷ فروردين ۰۱ ، ۲۲:۲۱
بوده بر عهد و قرارم استوار
نیستم بر حاکم معزول یار
یار دلسوزان خاک کشورم
نه گروهی خائن ننگین تبار .
هموطن ، ای با شرافت با وقار
ای تکاپوی عبور از شوره زار
ای عجین با رویش و جنگندگی
آرزو دارم که چشمانت بهار
قلب تو از رنج و محنت بوده دور
آسمانِ بودن تو بی غبار
بخت و تقدیرت بلند و پر ثمر
چون عسل باشد برایت روزگار
لحظه های عمر تو شیرین و خوش
بزم عیشت برقرار و پر عیار
خانه ات سبز و وجودت بی بلا
بوده چون نقش جهان اوضاع و کار
زندگی جاری تر از زاینده رود
چلستونش استوار و برقرار
چارباغ عمر تو سرسبز و خوش
چون منارجنبان به جنبش کاروبار
عمر طولانی و با عمق زیاد
سهم تو گردد ز لطف کردگار
رنج و اندوه باشد از تو دور دور
کاخ رویایت رفیع واستوار .
خنده دارد حال و روزم ،خنده دارد روزگار
چون پرنده می پرد عمر و من حیران و فکار
هرطرف پا می گزارم در کمینم عده ای
میخورم هر روزه نیشی من از این دیوانه مار
هریکی از جنس من نزدیکتر از پیرهن
می زند نیش و سپس در ادعا مانند یار
برلبانم شکوه در دل راضیم از وضع خود
غیر از این باشد چرا هستم بجایم استوار
آب میگیرد سراغ آب و روغن روغنی
هرکسی با جنس خود میگیرد آرام و قرار
در گذرگاهی دگر اندیش صاحب رای گفت
نیست آجر روی آجر بند در این گیر و دار
روزگار سستی عهدو زمان دلخوریست
درد وقتی منتشر شد مرگ می آرد به بار