- ۰ نظر
- ۲۶ تیر ۰۲ ، ۱۷:۳۴
همیشه عاشق و در پای کارم
غلام عشقم و او هست یارم
تمام راهها را ره سپردم
شدم صدبار زنده باز مردم
همه آتش و آب و خاک هستم
به فرمانی ز سوی باد مستم
که تا دامن بسوزم از صبوری
نبینم بار دیگر روی دوری .
هستم دل بیقرار از دوری تو
دلواپس غربت تو مهجوری تو
برخیز بیا به روی چشمم بنشین
من هستم و آرزوی مسروری تو .
باز سالی دگر آمد پدرم
خاک دوری تو باشد بسرم
گفته اند بوی بهار آمده است
بی تو پائیز و دو چشمان تَرَم .