ناسپاسی شد ز حال و روز خوب روزگار
شد گرانی حاکم و ارزانی از دستش فرار
نیست شیرینی که تا فرهاد آن گردد کسی
هرچه می بینم فقط تلخیست مثل زهرمار .
- ۰ نظر
- ۲۲ مهر ۹۹ ، ۲۲:۴۶
ناسپاسی شد ز حال و روز خوب روزگار
شد گرانی حاکم و ارزانی از دستش فرار
نیست شیرینی که تا فرهاد آن گردد کسی
هرچه می بینم فقط تلخیست مثل زهرمار .
زیر پای مردم هستم ریز مانند غبار
می نویسم شعر از احوال تلخ روزگار
نیست شیرین حال دوران تا بگویم من از آن
هرچه میبینم فقط تلخیست ، مثل زهرمار