اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمّد رضا شجریان» ثبت شده است

ز خالق خواهش اعجاز کردن

پس از پایان دعائی باز کردن

شوی از نو بپا شاداب و خندان

وطن را روشن از آواز کردن


یتیمان را به مهری شاد کردن

برایت بنده ها آزاد کردن

قدح از جامِ اندوه سرکشیدن

میانِ سجده از تو یاد کردن


نوایت را به چشمِ دل شنیدن

به صورت پنجه از افغان کشیدن

تمامِ استغاثه صحّت تو

به حسرت لب به دندانها گزیدن


شوّد هر خواهشی خندیدن تو

چو اشک شمع از آتش چکیدن

امان از قدرت آن رَبّنا که .

شده بال زمین در پر کشیدن.


  • احمد یزدانی