بُوَد هرکلاسی چنان یک درخت
دهد میوه بسیار چون تکدرخت
معلّم نثارش کند عشق خود
به سرما و هنگامه ی باد سخت
نباشد برایش ثمر از تلاش
تو گوئی از او خفته اقبال و بخت
به امّید آن روزگارم که تا
نباشد برایش غم نان و رخت.
- ۰ نظر
- ۰۳ دی ۰۰ ، ۲۱:۲۷
بُوَد هرکلاسی چنان یک درخت
دهد میوه بسیار چون تکدرخت
معلّم نثارش کند عشق خود
به سرما و هنگامه ی باد سخت
نباشد برایش ثمر از تلاش
تو گوئی از او خفته اقبال و بخت
به امّید آن روزگارم که تا
نباشد برایش غم نان و رخت.