اشعار احمد یزدانی

نقطه ی اوج عاشقی  خالق ، با خدا گفتگو چقدر زیباست .

اشعار احمد یزدانی

نقطه ی اوج عاشقی  خالق ، با خدا گفتگو چقدر زیباست .

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنرمند» ثبت شده است

در کناری نشسته یک عدّه
همه کاره ، بجز هنرمندند
از هنر هرچه را که بشماری
مدّعی بوده از همان رنگند
گاه نقّاش نقشهای قشنگ
خوش نویسندو اهل آهنگند
عاشق شعرو موسیقی گاهی
شاعران را عجیب همرنگند
اعتمادِ به نفسشان بالا
بادکنک های شیک و کم مانند
محکمند ،با اُبُهّت و جدّی
به تمام مراجعین پندند
چون ندارند منطقی متقن
خورده در جمله های خود سوگند
شک کنی واقعاًکه ممکن هست؟
بوده با آل کاپون رفاقتمند ؟
گفته باشی اگر تملّقشان
خوبی و بینظیر و بی مانند
وای وقتی که کُرنشی نکنی
بر تو از انتقاد می بارند.

  • احمد یزدانی

  • احمد یزدانی