اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوروش» ثبت شده است

شکر خدا که میهن آزاد و سربلند است

نام قشنگ ایران ،تا کهکشان بلند است

کوروش بخواب راحت ای مهر آریائی

حاکم به کشورِ ما امنیّتی رَوَند است

چون تهمتن جوانان غرّنده و غیورند

دارا اتم شکافد ، سارا عزیز و قند است

کارون رونده و پاک دستی گشاده دارد

ضحّاک در دماوند در قیدو حبس و بند است

بیگانه جا ندارد در سرزمین یزدان

اروند جاری و رام، البرز ارجمند است

دریایِ مازنی ها، کانونِ دلبری ها

هرکس رود به ساحل ،خشنودو بهره مند است

پرچم در اهتزاز است ، اوج نماد وحدت

هرکس نخواهدازکبر،خودخواه وخودپسنداست

شیرو شغال شاهان در گور خود رها شد

بر مرده بیش گفتن مکروه و ناپسند است

بخشیده اند اگر از خاک تو مستبدّان

ملّت از آن سخاوت همواره دردمند است

دیو سفید نخوت در غرب آرمیده

چشمش به ثروت ما ، طمّاعِ مستمند است

شاهان و خواب اُختند ، راحت بخواب کوروش

در هر وجب از این خاک گردانِ زورمند است

سکّوی موشکی چون آرش در انتظار است

تیروکمان  به دستش ، برشانه اش کمند است .

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۳
  • احمد یزدانی