اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۳:۰۸ ب.ظ

مردم که اسیر سختی دورانند

مردم که اسیر سختی دورانند
از دست گروه حاکمان نالانند
بعد از چهل و سه سال اکنون هم نیز
دارند امید و حاکم میدانند .

  • احمد یزدانی

اسیر

امید

دوران

مردم

نالان