اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ق.ظ

مادرم با قلب شاد و خاطری آرام رفت

مادرم با قلب شادو خاطری آرام رفت

عاقبت با مهرِ زهرا (س)گشت شیرین کام رفت

بود با ایمانِ خود در انتظارِ پر زدن

کفتری بودو شبی از لانه اش در بام رفت

قبلِ مرگش دل زِ دنیا کنده بود او سالها

مهر ایشان ماندو خود آزاده و خوشنام رفت

حضرتِ زهرا(س) امیدش بود در وقتِ سفر

با توکّل شد رها ، فارغ شد از آلام ، رفت

نظرات  (۱)

  • حرف دل !...
  • مادرم فردا که زهرا پا به محشر می نهد

    در صف خدمتگزارانش ترا جا می دهد

    باز آن جا هم مرام مادری را پیشه گیر

    جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی