اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۵۴ ب.ظ

شب یلدا شده آکنده ی غم در حیرت

شب یلدا شده آکنده ی غم در حیرت

شب بیداری و بیماری و اندوه ،عبرت

شب تحریم و گرانی شب نامردی ها

شب حمله به تمامی سلامت ، قدرت

شب کوتاه امید و شب طولانی بیم

شب بی معرفتی ها شب رفتن ، هجرت

چه شب سرد و سیاهی شده در تنهائی

شده از اوّل شب تا بسحرگه حسرت

رفته است شادی و آمد عوضش بیماری

ناسپاسی شده آورده به همراه فترت

آنهمه خیر و خوشی آنهمه زیبائی رفت

رفته شادی و به جایش شده حاکم عُسرت

داشتن گُم شده در وادی فقر و فاقه

مانده اندازه یلدا ز کرونا نفرت

صحنه ی عالم عوض شد همگی در تغییر

نه صفائی نه وفائی شب دردی مفرط

کی شود تا سرپا گشته جهان با شادی

همه ی عالمیان گفته سخن از عشرت

برود گُم بشود این کرونای منحوس

بشریّت بشود راحت از این بی غیرت ،

#احمد_یزدانی

  • احمد یزدانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی