اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آفت» ثبت شده است

سرِ حرف و سخن این است مردم
خُرافه آفت دین است مردم
در این هنگامه ی ویروس منحوس
نهاد علم غمگین است مردم

همه دیدیم دنیائی گزافه
نکرد حتّی به ویروسی افاقه
در این فرصت که جبراً گشته پیدا
خِرَد ، تجویز دوری از خرافه

خیال واهی خود دین ندانیم
بجز خود هرکه را بی دین نخوانیم
منابع را برای دین بجوئیم
به قرآن کرده رو آنرا بخوانیم .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۶ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۰۶
  • احمد یزدانی