سرسبزی من جانم
آزادی زندانم
در کوچه ی تنهائی
جوئیده تو را امشب
در خلوت عشقت آه
در پهنه ی مهرت ماه
در بستر رسوائی
بوسیده تورا امشب
با سایه ی تو تنها
طی کرده خیابانها
دیوانه ی دیوانه
لولیده تو را امشب
در باد تو من کاهم
با یاد تو همراهم
دلبسته به مهر تو
شوریده تو را امشب
برگرد بیا یارم
از دوری تو زارم
در مزرعه ی جانم
جوئیده تو را امشب
بر سفره ی مهر تو
مبهوت سپهر تو
در عالم بدنامی
نوشیده تو را امشب
پوشیده امت امشب
رقصیده امت امشب
از عمق وجود خود
بخشیده امت امشب.
- ۰ نظر
- ۲۰ مرداد ۰۱ ، ۱۱:۴۳