عدّه ای گنج و عدّه ای مارند
عدّه ای خنده عدّه ای زارند
چون نظر کرده با خردمندی
مرده گان زنده بوده بیدارند .
- ۰ نظر
- ۲۲ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۳
عدّه ای گنج و عدّه ای مارند
عدّه ای خنده عدّه ای زارند
چون نظر کرده با خردمندی
مرده گان زنده بوده بیدارند .
خنده دارد حال و روزم ،خنده دارد روزگار
چون پرنده می پرد عمر و من حیران و فکار
هرطرف پا می گزارم در کمینم عده ای
میخورم هر روزه نیشی من از این دیوانه مار
هریکی از جنس من نزدیکتر از پیرهن
می زند نیش و سپس در ادعا مانند یار
برلبانم شکوه در دل راضیم از وضع خود
غیر از این باشد چرا هستم بجایم استوار
آب میگیرد سراغ آب و روغن روغنی
هرکسی با جنس خود میگیرد آرام و قرار
در گذرگاهی دگر اندیش صاحب رای گفت
نیست آجر روی آجر بند در این گیر و دار
روزگار سستی عهدو زمان دلخوریست
درد وقتی منتشر شد مرگ می آرد به بار
یا حسین ابن علی ، دلبستگانت آمدند
یا حسین ابن علی، وابستگانت آمدند
از تمامی جهان بر سر زنان، سینه زنان؛
عاشقانت ، پاکبازان ،اخترانت آمدند
گوئیا شصت ویک هجری رسید از گرد راه
گفتی هل من ناصر آقا شیعیانت آمدند
عشق تو در خونشان مثل هوای زندگیست
تو ندا دادی و از دردی کشانت آمدند
تو تمام هستی ما مستی ما یا حسین
خنده کن سالارما ، گریه کنانت آمدند
چشم دنیا خیره شد بر زائرانت یا حسین
گوئیا از برکه ها نیلوفرانت آمدند
تو امام ما و ارباب تمام کائنات
حاکم دلها شمائی ، نوکرانت آمدند
نینوا غرق عزا غرق غم جانکاه تو
دید با چشمان خود کرّوبیانت آمدند
گفت یزدانی به راه شیری عشّاق تو
یک ستاره از دل صد کهکشانت آمدند .
خنده بر ریش همه خلق خدا زد کرونا
محکی بر خرد و دانش ما زد کرونا
ذرّه ای که نشود دیده چنین غوغا کرد
لطمه از چین و بفرمان سیا زد ، کرونا
مدّعی بوده که ما آخر عقلیم و خرد
پنبه ی خواب خوش شاه و گدا زد ، کرونا
خودمان از خودمان خورده گلی تاریخی
زیر توپ من و تو رو به هوا زد کرونا
جای دینداری و همراهی و همدردی ها
خنجری پشت دیانت ز قفا زد کرونا
همه مردود شدیم و همه بازیچه ی او
چک خود را بمن و گوش شما زد کرونا
در زمانی که نیاز همه آرامش بود
داد خود را به قم و حوزه ی ما زد کرونا
بازهم فرصت عبرت و توجّه باقیست
بوق هشدار که با بانگ رسا زد کرونا .