درگیرِ تو هستم عشق درگیر توام
من پیر تو هستم عشق، من پیر تواَم
با لیلی چشم تو زمانی مستم
در چاهِ نگاهِ ماهِ شبگیر تواَم
با قاصدک بهانه هایت شادم
مجنونِ گرفتارو زمینگیرِ تواَم
از شعله ی عشقِ آتشینِ مردم ،
میسوزم و در حبسِ نفسگیرِ تواَم
با خود ببرم به هرکجا میخواهی
من گیر تو هستم عشق ، من گیر تواَم
آغوشِ تو بسترِ همه خوبیهاست
من کشته ی قدرت فراگیرِ تواَم
تا روزِ حلولِ کاملِ آزادی
در خاک توام ؛ بندیِ زنجیرِ تواَم.
- ۰ نظر
- ۳۰ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۲۹