نوشیده ام از سن ایچ لبهایت عشق
وابسته شدم به شور دنیایت عشق
آغوش تو بستر همه خوبی ها ،
مفتون تو گشته غرق رویایت عشق.
- ۰ نظر
- ۲۲ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۰۲
نوشیده ام از سن ایچ لبهایت عشق
وابسته شدم به شور دنیایت عشق
آغوش تو بستر همه خوبی ها ،
مفتون تو گشته غرق رویایت عشق.
افسانه زیرکی ز سر بیرون کن
از عقل بکاه و بر جنون افزون کن
وقتی دل و جان را بسپاری بر عشق
خود عشق بگوید که چه باش و چون کن .
عاشقم ّ همنفسم با شب طولانی ، درد
بی پناه، غرقه ی دریای پریشانی، سرد
یک نگاه تو کند معجزه ، حالم را خوب
شب طوفان شب امن و شب نامردی مرد
تو نباشی تک و تنها و اسیر غربت
گم شده در غم تنهائی خود بی همدرد
متلاشی شوم از دوری رویت ، غمگین
روز حیرانی و شب دیده براهی شبگرد
بندگی بر تو همه دارو ندارم ای عشق
بپذیر آینه این زائر خود را چون گرد.
حضرت بخشنده و پرهیزگارو خوش نهاد
فخر اسلام و تشیّع ، آفتاب اعتقاد
عرض تسلیّت برای عاشقان راهتان
رهروانِ در مسیر علم و عشق و اجتهاد
کاظمین است وجوادین و غمِ ما شیعیان
از شما برجسته شد خوبی و خیرو عدل و داد
گرچه بودی چون گوهر ، با عمرِ کوتاهی چو گل
میشود از نامتان بوی شهادت مستفاد
ظاهراً دستور قتلت داده اند امّا خدا
زنده کرد بخشندگی با کنیه ی پاک جواد .