اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب» ثبت شده است




  • احمد یزدانی

گفته اند دشمن ندارد کشور ما ابلهان
تجزیه شد بارها خاک وطن از دشمنان
قطعه ای را شرق برد و قطعه ای را غرب خورد
کشور بحرین باشد قطعه ای کوچک از آن.

  • احمد یزدانی
این ها به گرو گرفته اند خرمن را
آلوده نموده کشور ایمن را
دادند گروگان زن و فرزندان را
راحت نگذارند دگر میهن را
  • احمد یزدانی

 


در غرب نشان داده ز ما فقر و تباهی
از کشور ما گفته فقط یاس و سیاهی
یعنی نشود هیچ سوالی که چرا هست
غیر از خودشان باقی عالم سر راهی؟

  • احمد یزدانی