اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قبله» ثبت شده است

صبح عشق و زندگی می آورد
زندگی جنگندگی می آورد
هرکه پا را پس کشد بازنده است
باختن افسردگی می آورد
هر لجاجت انعکاس یک شکست
با خودش درماندگی می آورد
تو نمیخواهی ببازی ، یاعلی
قبله بوی بندگی می آورد
اوج آن در صبح هنگام نماز
بندگی بارندگی می آورد
پاک خواهد شد محیط زندگی
عشق با گستردگی می آورد.

  • احمد یزدانی
دریافت
شیعه

بارالها ، سینه ها را غم گرفت 
ظلم شیطان آسمان را هم گرفت
حاکمان و بندگان زور و زَر
بسته بر نابودی شیعه کمر
میزنند هر افترا بر شیعیان
منتشر کرده به ناحق در جهان
حیله ها و شیطنت ها مستمر
خیمه برپا کرده در هرگوشه شر
شیعه بر خوبی توکل کرده است
از همین رو اینچنین گل کرده است
شیعه یعنی عاشقِ خوبی وَ خیر
شیعه یعنی چون ظُهیرو چون بُریر
شیعه یعنی علم با بینش عجین
شیعه یعنی دیدگانی تیزبین
شیعه یعنی داستان راستان
شیعه یعنی رودی از ایمان روان
شیعه یعنی فقر در عین غنا
شیعه یعنی دست مظلوم و عصا
شیعه یعنی بهترین همسایه ها
شیعه یعنی سایه ی بی سایه ها
شیعـه یعنی نفی آشـوب و گزند
شیعه یعنی شهد شیرین مثل قند
شیعه یعنی مهر و شورو دلخوشی
شیعه یعنی دور از آدمکشی
شیعه یعنی بر تجاوزها دفاع
شیعه یعنی چون ابوالفضلش شجاع
شیعه یعنی در طریق زندگی
شیعه یعنی باستم جنگندگی
شیعه یعنی یک ترانه یک غزل
شیعه یعنی انتظاری چون عسل
شیعه یعنی رقص گل در صبحدم
شیعه یعنی رو بقبله ، خوش قدم
شیعه یعنی مجری امر خدا
شیعه یعنی نوکری بر مقتدا
شیعه یعنی مهربان و حقمدار
شیعه یعنی خنده بر لبهای یار
شیعه یعنی یار مظلوم و فقیر
شیعه یعنی بر ستمکاران نفیر
شیعـه یعنی مهربانی عشق و حلم
شیعـه یعنی راه دانش راه علم
شیعه یعنـی بر تبهکاران پیام
شیعه یعنی بر خودی مثل غلام
شیعه یعنی با ادب مرد عمل
شیعه یعنی خشمگین از هر دغل
شیعه یعنی سـدّراه بی وطن
شیعه یعنی بر تن ظالم کفن
شیعه یعنی مظهر بخشندگی
شیعه یعنی  رو بقبله بندگی
شیعه یعنی مظهر مظلومییت
شیعه یعنی آخر انسانیت
شیعه یعنـی روزی و رزق حلال
شیعه یعنی با سخاوت باجلال
شیعه یعنی جوهر اسلامیت
شیعه یعنی پاکی و نورانیت
شیعه یعنی آخر صبرو صفا
شیعه یعنی پرتحمّل بر جفا
شیعه یعنی روز پاسخ در معاد
شیعه یعنی زندگی با قلب شاد
شیعه یعنی اهل منطق با خرد
شیعه یعنی آتش روز نبرد
شیعه یعنی طیّب و طاهر ،امین
شیعـه یعنی کشور ایران زمین
مهدی موعود ، یا صاحب زمان
دستگیری کن شما از شیعیان
چاره ی کارست از سویت نگاه
تا نَگِریَد چشمهای بیگناه
ملت ایران نگاهش بر شماست
عاشقان را عشق اصل ماجراست.
  • احمد یزدانی

​ای نماز ای چو کهکشان ها ، تو

رقص نوری در آسمان ها ، تو

چون ستونی برای دین ، عشقی

مست بوی تو گشته سجّاده


خاجِ بازی و می پرستی ، تو

روح وحدت ، خداپرستی تو

روشنی از تو ،زندگی از تو

گشته پیچیدگی ز تو ساده


مهبطِ سینه های سوزانی

قبله گاه تمام رندانی

آخر عشق و بندگی هستی

عاشقت بوده ما و دلداده .

  • احمد یزدانی