اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرنیان» ثبت شده است

صافات صف هستی علی جان روح و جانی

عشقی ، زمینی ، آسمانی ، پرنیانی

نوری برای عالم هستی تو ماهی 

انگیزه هستی تو شه آزادگانی 

با بودن تو جستجو معنا ندارد

کافی برای مردمان این جهانی

باب الحوائج تو حوائج تو ، امامی

خورشید عالمتاب هستی بیگمانی

عالم نباشی تو امورش ناتمام است 

تو ابتدا و انتها ، پیدا ، نهانی

در پیچ و تاب کار عالم ماندگانیم 

تو راه حلّ مشکل درماندگانی

  • احمد یزدانی