اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ

دیده در هر شهر و ده ایرانیان

دیده در هر شهر و ده ایرانیان
چون بهشتی گشته قبرستانشان
قبرها را مثل و مانندی کجاست ؟
سنگ قبر آثار فاخر وَ گران
نورپردازی دقیق و دیدنی
بینظیر است در همه جای جهان
باشد اشعار قشنگی روی سنگ
کرده غوغا از برایش شاعران
هرکدامش خواندنی همچون کتاب
باشد از آثار استادانمان
مردگان در چشم و هم چشمی ز هم
خاک قبرستان چنان سورمه گران
تازه این در قبر معمولی ماست
لاکچری ها را نمی گویم از آن
یاد ایّام قدیم افتاده ام
بوده چون ویرانه گور مردگان.

  • احمد یزدانی

سنگ قبر

قبرستان

لاکچری

گران