اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۱۶ ق.ظ

لجوج و کلّه شقی با وجودم

لجوج و کلّه شقّی با وجودم

همان یکدنده ای هستم که بودم

اگر صدبار دیگر هم بپرسی،

نمی گویم توئی بود و نبودم .

احمد یزدانی

  • احمد یزدانی

طنز

لجوج

کلّه شق

یکدنده

نظرات  (۱)

  • هیوا جعفری
  • 😂😂 عالی