اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۵ ب.ظ

ایرانی آزاده را چون ریشه ایران است

ایرانی آزاده را چون ریشه ایران است

خاک وطن چون قبله گاه عشق و ایمان است

ملّت چو سروی ریشه در خاک وطن دارد

هر شاخه اش قومی و بر کشور نگهبان است

اقوام ایرانی چنان اجزاء یک جانند

ترک و لر و کرد و عرب از روح این جان است

فرقی ندارد دشت و دریا ، جنگل و صحرا

خاک کویر ایرانیان را گنج پنهان است

روز و شب ایرانیان آبادی کشور

گرد و غبارش هم چو سرمه روی چشمان است

از افتخارات وطن می بالد او در خود

بدگوئی از میهن به نزدش کار نادان است

مانند بیدی بر سر جایش نمی لرزد

در وقت لازم هر نفر چون شیر غرّان است

دلسردی اهریمنان در او ندارد ره

چون خشم کاوه بر سر ضحّاک و ماران است

از رشد فرزندان خود راضی و خرسند است

خود مشت محکم بر دهان یاوه گویان است

با استقامت می رود در کام طوفان ها

محکم تر از آهن برای فتح میدان است

میداند هر سختی بود بنیان آسانی

ایران زمین مهد بزرگان و دلیران است .

kootevall.blog.ir

  • احمد یزدانی

ایرانی آزاده

ترک

عرب

لر

همّت

نظرات  (۱)

سلام زنده باد ایران و ایرانی . سایت ما هم یه سر بزنین میتونیم تبادل لینک کنیم rahatchat.com