اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۴۸ ب.ظ

لذّت سیر و سفر از سر دنیا نرود

لذّت سیر و سفر از سر دنیا نرود

نیکی از حافظه ی گنبد مینا نرود

گرمی کار جهان ، لذّت آتش بازی

خاطراتست و چو بوی خوش گلها نرود

  • احمد یزدانی

حافظه

نیکی

گنبد

گنبد مینا