اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
جمعه, ۳ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۲۱ ب.ظ

آمدی روشن شد از تو خانه ام

آمدی روشن شد از تو خانه ام

مهربانی کرده ای در وقت غم 

شد تسلّای غم من بودنت

نیمه ای بودم که کردی کاملم .

  • احمد یزدانی

آمدی

تسلّا

خانه ام

نیمه

کامل