اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۱:۳۰ ب.ظ

سلام ای برگهای زرد پائیز

سلام ای برگ‌های زرد پائیز
بهار عاشقی های دل انگیز
سلام ای چیره دست شور پرور
پر از پائیزم و از عشق لبریز .

  • احمد یزدانی

برگ

زرد

عاشقی

لبریز