اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر زیبا یزدانی» ثبت شده است

امیر شعر ، بانوئی خردمند

میان جمع استادان برومند

نژادی پاک ، محکم ، با صلابت

ادیب و عالم ، استادی توانمند

پدر صاحب نظر ، شاعر و کامل

وَ از همسر مصفّا و شکوهمند

نسازد لفظ استادی بزرگش

بود کم خدمتش القاب و پسوند

خدایا حفظ فرما از حسودان

دهم خالق تو را بر عشق سوگند ،

نگهداری کن از جان عزیزش

بتابد تا همیشه آبرومند .

.

  • احمد یزدانی