اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ملت آزاده» ثبت شده است

ظلم و استبداد حاکم عاقبت
کرده ویران کشوری را با دوگام
ارتشی پا را کشیده از دفاع
ملّتی با پای خود در کام دام
مجریان امنیت تسلیم محض
کرده همراهی برای یک قیام
خوردن خاورمیانه یک هدف
روسیه هم می رسد آنجا به کام
مستبد گور خودش را کنده است
حاکمی که غرقه در رویای خام
نقشه ها از سوی شیطان بزرگ
چون عراق و لیبی است پایان شام
شد فضا بر کام اسرائیلیان
طبل غارت پر صدا در روی بام
خودپسندی کرده است کار خودش
بوده در رویای خوش فوج عوام
استقامت ریشه ی آزادگیست
اتّفاق سوریه دارد پیام
دود و آتش می رود تا آسمان
کرده صهیون را جنایت مستدام
هر حکومت کرده با مردم بدی
میشود چون سوریه کارش تمام
عاقلان عبرت گرفته از فضا
مردم هستند حاکمان را میز و نام
راحت مردم قوام حاکم است
وقت سختی مردمند پشت نظام .

  • احمد یزدانی

ملّت آزاده را از فقر آزادش کنید
خاطر رنجیده را با همّتی شادش کنید
زخمی و جنگنده و درمانده از دست معاش
تابلوی هستی او را نقش فرهادش کنید
ملّت ایران بزرگ است و عمیق و ریشه دار
روح مجروح وطن را شهر آبادش ‌کنید
گنجهای زیر پا را کرده استخراج بعد
هرکه اهل کار و کوشش بود امدادش کنید
کام مردم گر شود شیرین کند غوغا بپا
کشور آزادگان را بندی دادش کنید
سر بکار مردم خود کرده با شور و شعور
نقشه های دشمنان را پوچ و بربادش کنید.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۸ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۲۹
  • احمد یزدانی