اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
چهارشنبه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۰۷ ب.ظ

دید منفی می کند آلوده دید

دید منفی می‌کند آلوده دید
می‌شود از فکر بد انسان پلید
مثل خون جاریست شیطان در بدن
بدگمانی بد کند جان را‌ شدید.
#احمد_یزدانی

  • احمد یزدانی

آلوده

بدگمانی

دید منفی

پلید