اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
چهارشنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۲۰ ب.ظ

میشوی تو رها فلسطین جان

قبله ی اوّل مسلمانان
قدرتت بوده خون فرزندان
ناامید از تو جبهه ی دشمن
داده جان از برای تو خوبان
         میشوی تو رها فلسطین جان

  • احمد یزدانی