اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

ذره ای هستم غباری کمترین

ذرّه ای ھستم ، غباری کم ترین

روح و جان با حیرت عالم عجین
رو به سوی مقصد یارم روان
روزوشب فکرم شدہ جرم زمان
هرچه کردم نازل و کم بوده است
شادمانی های من غم بوده است
مات و حیرانم من از اندازه ها
کهنه هاو تازه ها و لحظه ها
تو تصوّرکن کسی در آفتاب
میدود، حیران و اطرافش سراب
چنگ بر هرجا زند او، واهی است
حق نخواهد نور هم گمراهی است
من همانم، در به در در این جهان
ذهن من درگیر دړ وزن زمان
مطمئن هستم چگالی دارد آن
دیدنش زیباست حالی دارد آن
زین سبب با بال فکرم راهیم
زیړ پا دریاست ،من هم ماهیم
شادمان یک دسته در هستی رها
غرق خورد و خواب ها و نازها
دسته ای دیگر، من و امثال من
نیست روشن حالشان و حال من
غرق بحر حیرت و دیوانه ام
گم شده در خویشتن در خانه ام
تا چه دارد بهر من خالق روا
هرچه آید پیش رو، آن باصفا
لطف او ھموارہ شامل ہودہ است
نور او روشنگړ دل بوده است
هرچه خواهد او، یقین آن می شود
زهړ تلخ از مهړ او جان می شود
ازهمین من راهیم سوی نگار
تا کجا؟ پایان پذیرد انتظار
هرچه کردم بود از لطف خدا
ذرّہ ای کوچک کجا و ادّعا
حال من راھی ورہ در روبرو
می روم ، شاید ببینم روی او

  • احمد یزدانی

نظرات  (۲)

بنام دوست


ذرّه ای هستـــم ،غباری کم ترین


در صــفِ عُشّــاق از غمگین ترین
رو به ســــویِ مقصـــدِ یارم روان
روزو شـب فکـرم شده جِرمِ زمان
هرچه کردم نازل و کم بوده است
گرچه لطفش همرهِ من بوده است
مات و حیــرانم مـــن از اندازه هـا
کهنــــه هـــاو تازه هـا و لحظه ها
تو تصــوّر کـــن کسی در آفتـــاب
میدود، حیران و اطرافش ســراب
چنگ بر هرجا زند او ،واهی است
بازهم در بُهتِ خود او راهی است
من همانم ، دربه در  در این جهـان
ذهـــنِ مــن درگیــر در وزن زمــان
مطمئــن هستـم چگالی دارد ،آن
دیدنش زیباسـت ،حالــی دارد آن
زین سبب با بالِ فکــــرم راهیــم
زیرِ پا دریاست ،مــن هم  ماهیـم
شادمان یک دسته در هستی رها
غــرقِ خـــوردو خواب ها و نازهــا
دسته ای دیگـر، من و امثــالِ مـن
نیست روشن حالشان و حالِ من
غـرقِ بَحـــرِ حیـــرت و دیـوانه ایم
گُم شده در خویشتن در خانه ایم
تا چه دارد بهـــرِ مـــا خالـــق روا
هـــرچه آید پیش رو ،آن باصفـــا
لطفِ او همواره شامل بوده است
نورِ او روشنگـــرِ دل بوده اســت
هرچه خواهد او ،یقین آن می شود
زهرِ تلخ از مهــرِ او جان می شــود
ازهمیـــن مـــن راهیـم سـویِ نگار
تــاکجـــا؟پــایـــان پذیــرد، انتـــظار
هـــرچه کــردم بود از لطـــفِ خـدا
ذرّه ای کـــوچـــک کجــــا و ادّعــــا
حـــال مـــن راهــی و ره در روبـرو
مــی روم ،شــایـد ببینــــم رویِ او

(احمدیزدانی(کوتوال

خیلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
پاسخ:
سلام و تقدیم ادب و احترام
ممنونم از حضورِ سبز و اظهار لطفت،
با افتخار بهت سر میزنم و آرزوی موفّقیّتت و سلامتی و سربلندی جنابعالی رو دارم .

عزیزِ گرامی ،
با آدرس http://b2love.rzb.ir/ همۀ تلاشمو کردم ولی متاسّفانه موفّق نشدم از وبلاگ شما دیدن کنم ،خواهشاً اگر آدرس درسته اطّلاع بدید و اگر آدرس دارای مشکله آدرس صحیح را بفرمائید تا سر بزنم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی