یک ستاره جز تو در هفت آسمان دارم ندارم
دلخوشی های دگر در این جهان دارم ندارم
دلبرم ، هستی تمام بوده و نابوده هایم
ماه دیگر غیر تو در کهکشان دارم ندارم .
رود هستی و من دشتممحتاج تو من هستمجاری شو عزیز منهستی تو که من هستم
کافیست شوی جاریچون مرهمی و کاریمن منتظرت هستمبر تشنه نمی باری؟
با یاد تو من مستمهستی تو که من هستم دلدار وفادارمدستان تو و دستم
بی تو چو کویر هستماز زندگی سیر هستمبا تو چو بهارانماز سبزه سفیر هستم
جان می کنم ارزانیگر قدر مرا دانیتا لحظه ی مرگ خودوابسته به پیمانی .
رود هستی و من دشتم
محتاج تو من هستم
جاری شو عزیز من
هستی تو که من هستم
کافیست شوی جاری
چون مرهمی و کاری
من منتظرت هستم
بر تشنه نمی باری؟
با یاد تو من مستم
هستی تو که من هستم
دلدار وفادارم
دستان تو و دستم
بی تو چو کویر هستم
از زندگی سیر هستم
با تو چو بهارانم
از سبزه سفیر هستم
جان می کنم ارزانی
گر قدر مرا دانی
تا لحظه ی مرگ خود
وابسته به پیمانی .