اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۰۷:۱۹ ب.ظ

حاکمان شعر تر نمی خوانند


حاکمان شعر تر نمی خوانند

سر ز شاعر به تن نمی خواهند

هرکجا از ادب سخن گفتند 

حقّه بازی و پرده ای دارند.

  • احمد یزدانی

حقه بازی

سخن

شاعر

شعر تر