اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۱:۱۷ ب.ظ

بلبلم وقت سرودن قفسم چون باغیست

بلبلم وقت سرودن قفسم چون باغیست
سینه سوزان و در آن باده ی یادت ساقیست 
تحت تاثیر خیال تو سرودم عشق است
عاشقی آب حیاتی است که در دل جاریست.
  • احمد یزدانی

بلبلم

ساقی

سرودن

قفس