اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ای نماز» ثبت شده است

​ای نماز ای چو کهکشان ها ، تو

رقص نوری در آسمان ها ، تو

چون ستونی برای دین ، عشقی

مست بوی تو گشته سجّاده


خاجِ بازی و می پرستی ، تو

روح وحدت ، خداپرستی تو

روشنی از تو ،زندگی از تو

گشته پیچیدگی ز تو ساده


مهبطِ سینه های سوزانی

قبله گاه تمام رندانی

آخر عشق و بندگی هستی

عاشقت بوده ما و دلداده .

  • احمد یزدانی