چه قشنگ است با تو آسودن
در خیال عزیز تو بودن
پنجره رو به تو تماشائیست
کم کند غم به شادی افزودن .
- ۰ نظر
- ۱۰ آذر ۰۳ ، ۱۸:۳۲
چه قشنگ است با تو آسودن
در خیال عزیز تو بودن
پنجره رو به تو تماشائیست
کم کند غم به شادی افزودن .
رفتم بخیابان که تماشائی بود
هرکوچه برای خود چو دنیائی بود
از هر طرفی بسوی آن پنجره ای
دلهای خلایق همه دریائی بود
هرخانه پر از محبّت و عشق و صفا
از خنده و از خوشی چه غوغائی بود
خندیده و خوشحال و خرامان دیدم
در آخر کار خیر و مانائی بود
گفتم که رسید دوره ی عشق و صفا
تحریم و جوانبش سرِ پائی بود
سردم شد و لرزیدم و بیدار شدم
یک خواب قشنگ و خوب و رویائی بود.
رفتم بخیابان که تماشائی بود
هرکوچه برای خود چو دنیائی بود
جیب همه پر بود و خرید آسان بود
از خنده و از خوشی چه غوغائی بود
گفتم که رسید دوره عشق و صفا
تحریم جناب خان سرِپائی بود
سردم شد و لرزیدم و بیدار شدم
خواب خوش من عجیب و رویائی بود.