اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عسل» ثبت شده است

 


علم با سعی تو کامل میشود

خیر از گام تو واصل میشود

ای معلّم از چراغ عمر تو ،

چون عسل زهر هلاهل میشود .

  • احمد یزدانی

.
یاد تو ای نازنین جان برادر
آتش جانم شده دیده ز غم تر
خاطره های تو تا موقع مرگم
می‌کشد آتش مرا ، خاکِ تو بر سر
رفتی و داغ تو شد همسفر من
هرطرفی می روم بوده جلوتر
رفتی و من منتظر در صف نوبت
بوده تو در اوّل ‌و من شده آخر
جمع شما جمع و من ماندم و غم ها
کام شما از عسل کام من از زهر
داده به پرویز من از خبر من
جان پدر را بگو چشم من ‌و در
مادر من ، خواهران ، اینهمه طاقت
داغ حمید عزیزم شده خنجر
کار من اینجا شده حسرت و حسرت
بودن من قصّه ی داس و صنوبر
بوی بهار آمد و من شب پائیز
سال تو سال خوش و گوش غمت کر.

  • احمد یزدانی
دریافت
شیعه

بارالها ، سینه ها را غم گرفت 
ظلم شیطان آسمان را هم گرفت
حاکمان و بندگان زور و زَر
بسته بر نابودی شیعه کمر
میزنند هر افترا بر شیعیان
منتشر کرده به ناحق در جهان
حیله ها و شیطنت ها مستمر
خیمه برپا کرده در هرگوشه شر
شیعه بر خوبی توکل کرده است
از همین رو اینچنین گل کرده است
شیعه یعنی عاشقِ خوبی وَ خیر
شیعه یعنی چون ظُهیرو چون بُریر
شیعه یعنی علم با بینش عجین
شیعه یعنی دیدگانی تیزبین
شیعه یعنی داستان راستان
شیعه یعنی رودی از ایمان روان
شیعه یعنی فقر در عین غنا
شیعه یعنی دست مظلوم و عصا
شیعه یعنی بهترین همسایه ها
شیعه یعنی سایه ی بی سایه ها
شیعـه یعنی نفی آشـوب و گزند
شیعه یعنی شهد شیرین مثل قند
شیعه یعنی مهر و شورو دلخوشی
شیعه یعنی دور از آدمکشی
شیعه یعنی بر تجاوزها دفاع
شیعه یعنی چون ابوالفضلش شجاع
شیعه یعنی در طریق زندگی
شیعه یعنی باستم جنگندگی
شیعه یعنی یک ترانه یک غزل
شیعه یعنی انتظاری چون عسل
شیعه یعنی رقص گل در صبحدم
شیعه یعنی رو بقبله ، خوش قدم
شیعه یعنی مجری امر خدا
شیعه یعنی نوکری بر مقتدا
شیعه یعنی مهربان و حقمدار
شیعه یعنی خنده بر لبهای یار
شیعه یعنی یار مظلوم و فقیر
شیعه یعنی بر ستمکاران نفیر
شیعـه یعنی مهربانی عشق و حلم
شیعـه یعنی راه دانش راه علم
شیعه یعنـی بر تبهکاران پیام
شیعه یعنی بر خودی مثل غلام
شیعه یعنی با ادب مرد عمل
شیعه یعنی خشمگین از هر دغل
شیعه یعنی سـدّراه بی وطن
شیعه یعنی بر تن ظالم کفن
شیعه یعنی مظهر بخشندگی
شیعه یعنی  رو بقبله بندگی
شیعه یعنی مظهر مظلومییت
شیعه یعنی آخر انسانیت
شیعه یعنـی روزی و رزق حلال
شیعه یعنی با سخاوت باجلال
شیعه یعنی جوهر اسلامیت
شیعه یعنی پاکی و نورانیت
شیعه یعنی آخر صبرو صفا
شیعه یعنی پرتحمّل بر جفا
شیعه یعنی روز پاسخ در معاد
شیعه یعنی زندگی با قلب شاد
شیعه یعنی اهل منطق با خرد
شیعه یعنی آتش روز نبرد
شیعه یعنی طیّب و طاهر ،امین
شیعـه یعنی کشور ایران زمین
مهدی موعود ، یا صاحب زمان
دستگیری کن شما از شیعیان
چاره ی کارست از سویت نگاه
تا نَگِریَد چشمهای بیگناه
ملت ایران نگاهش بر شماست
عاشقان را عشق اصل ماجراست.
  • احمد یزدانی

علم با سعی تو کامل می شود

خیر از گام تو واصل میشود

ای معلّم از چراغ عمر تو ،

چون عسل زهر هلاهل میشود .

  • احمد یزدانی

در تلخی روزگار اگر خندیدی
شیرین چو عسل شوی ، نکن تردیدی
در ثروت و آرامش و راحت ، چون سرو
خود را بنماید به همه ، هربیدی .

  • احمد یزدانی