اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
يكشنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۳۱ ق.ظ

راوی ناز روزگارانی

راوی ناز روزگارانی
چهره ای دیگر از بهارانی
چقدر ساده ای ، چقدر خوبی
خاطراتی همیشه جوشانی.

  • احمد یزدانی

بهارانی

جوشانی

خاطراتی