اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۹ ب.ظ

ساکتم رنجیده تر از مردگان

ساکتم رنجیده تر از مردگان
خسته جان در گور غمهای زمان
مسخ و تنها ، خاطراتی گمشده
در فرار از مکر و رنگ مردمان .

  • احمد یزدانی

رنجیده تر

ساکت

مردگان