اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۰ ب.ظ

آزادی من ساحل امن و نفسم تو

آزادی من ساحل امن و نفسم تو
آرامش موّاجم و بانگ جرسم تو
در وسعت پهناور روح تو شناور
هم راحتی هم زحمت و رنج عبثم تو
هر لحظه به یاد تو و هرجا سخن از تو
هم بیکسی من تو و هم یار و کسم تو
در تو شده ام گم تو تمامی من هستی
تغییر من و علّت هر پیش و پسم تو
اندازه ی خوشبختی و شور و شررم تو
دستان دعای شب و پای هوسم تو
من گمشده در وادی رویای قشنگت
در عالم تنهائی من همنفسم تو
دنیای منی مایه ی حرف و سخنم تو
عشق من و شور شب و ناز نفسم تو
جان منی و کشتی و موج و بلمم تو
زندانی عشق تو من هستم قفسم تو
تا بامنی و غرق سراب تو من هستم
مستی که به دام تو اسیرم عسسم تو .

  • ۰۳/۰۹/۲۰
  • احمد یزدانی

آرامش

آزادی

ساحل امن

موّاج

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">