اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

گونِگونی از حکمت خالق ، ، در تضارب بشر شود بالغ

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۱۲ ب.ظ

شد جنگ میان شاعران در غزنین

شد جنگ میان شاعران در غزنین

درگیریِ با شعر نه جنگی با تن

آغاز نمود عنصری*اینگونه ،

چون عارض تو ماه نباشد روشن

فرمود جناب عسجدی*در پاسخ،

مانند رُخَت گل نَبُوَد در گلشن

از فرّخی*این مصرع زیبا روئید،

مژگانت گذر کند همی از جوشن

فردوسیِ اربابِ سخن کامل کرد

مانند سنان گیو در جنگ پَشَن

مبهوت شدند ناظران در میدان

از مصرع فردوسی و شعری متقن

بردند خبر به نزد سلطان محمود

از قدرت شاعری که بود آخرِ فن

محمود به او گفت بگو شهنامه

هر بیت دهم تو را زری از مخزن

آغاز  محبّت و سرانجامش شد

کم لطفی محمود به آن مرد کهن

کرد هجو به شهنامه ی خود فردوسی

آلوده نمود شاهِ خودخواه به لجن

گفتند وفا کرد سرانجام به عهد

وقتی که زمین بود به شاعر مدفن.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی