اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پنجشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۱، ۰۸:۳۵ ب.ظ

آرزویم که تو خندان باشی

آرزویم که تو خندان باشی

سبز چون جنگل گیلان باشی

در زمانی که خوشی کمیاب است

خوش و خرّم چو گلستان باشی.

  • احمد یزدانی

جنگل

گیلان