يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ
تماشا کرده ام با زخم دل ظلم به خوبان را
تماشا کرده ام با زخم دل ظلمِ به خوبان را
کشیدم من به آتش خاطر سرد پریشان را
نخندیدم به روی مردمان پست هرجائی
چو دیدم من نمک نشناسی و تردیدو طغیان را
اسیر کینه های کهنۀ مشتی دغلکارم
که از اموال خود دانسته برج عاج ایمان را
نمیدانی چه آمد برسرم از دست تهمت ها
خـداوندا ، نبخش این مردمان نامسلمان را
گرفتارِ خودِ خویشم ، اسیر پنجۀ نیشم
که جای سوختن تا واپسین باقیست انسان را
نبودم از قماش چپ روان کینه جو ، هرگز
ولی پرداختم تاوان سخت وصل آنان را