اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوتوال خندان» ثبت شده است

آرامش وعده داده چون نزدیک است
جای کره ی سیلی ما در خیک است
اوضاع زمانه زیر و رو شد دیگر
دستور غذای کلّه پاچه شیک است .
#کوتوال_خندان

  • احمد یزدانی

شد خیار و گوجه همسنگ طلا این روزها

گشته چس فیل شاخ برای پسته ها این روزها

دشمنان فرصت به دست آورده خنجر میزنند

شد گرانی چون بلای جان ما این روزها .

کوتوال خندان

  • احمد یزدانی

میدوید فیل در سحرگاهان
چشم جنگل برای او نگران
گرگ از ره رسیده ای پرسید
علّت آن فرار و حکمت آن
گفت فرمان قتل صادر کرد
شاه جنگل برای کفتاران
خنده ای کرد گرگ و با او گفت
فیل هستی تو غم نخور قربان
میدوید فیل و اینچنین میگفت ،
داده اجرا به دست خر ، نادان .

کوتوال خندان

  • احمد یزدانی

گاو نامرد چه بر سر آورده ،

شاخ تیزش پدر در آورده ،

ترسم از این که ببر خودخواهی

خورده ما را و پر درآورده😜

#کوتوال_خندان

  • احمد یزدانی

  • احمد یزدانی

دنیا عوض شد ، شد کلنگ بازیچهِ بیل

کار است تعطیل و بهانه امر تحصیل

آبی ندیده لخت و عورند عدّه ای ، چون

هستند شناگرهای ماهر آن عزازیل

اهداف بیمعنی ، هدف حرفِ اضافه

اصل است وسیله نه هدف آقای فامیل

رخت و لباس بودنِ انسان عوض شد

تقلید ارزش شد و ارزش رفت تحلیل

ماندند همه از عاقلان، هوشیارها ،مست

اوضاع قاراشمیش است و گل با سبزه تکمیل.

@ahmadyazdany

  • احمد یزدانی