اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

تنگه ی واشیم و گردنه ی حیرانم
مستی نیمه شب و ذکر سحرگاهانم
ناز آواز بنانم ، هنر فرشچیان
شعر پروین و فروغم ، قدحِ قوچانم
مِی خوری باده فروشم ، دل عاشق دارم
بنده ای منتظرم ، کولی سرگردانم
برج میلاد نگاهم به جهان انسانیست
تخت جمشیدم و هر گوشه ای از ایرانم.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۴۷ ب.ظ

کشته اند مهمان ما را با کمین

اشک قلم در رثای مهمان 


شد عزای اشرف اولاد دین
گشته اند آزادگان از آن غمین
اشک غم میبارد از هر دیده ای
کشته اند مهمان ما را با کمین

گَشته است آزادگی با غم عجین
خون فرزندان و یاران بر زمین
گم شده در نقشه ها اقلیم روز
غربت از داغ هنیه شد غمین

از هنیه جبهه ی حق داغدار
خون شده در غزّه جاری هرکنار
انتقام حقّی که می باید گرفت
با خردمندی شود غاصب نزار

کشته اسرائیلیان مهمان ما
کرده ناراحت همه یاران ما
انتقام از این جنایت حق ماست
از نتانیاهو که شد شیطان ما

این جهودان  خراب صهیونیست
کشته اند در خانه مهمان عزیز
انتقام حقّی که بایستی گرفت
عرض تسلیت به ایران عزیز
.

  • احمد یزدانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی