اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم

اشعار احمد یزدانی

فرزند قلل و کوه و کوهستانم
مفتون جمال و جلوه ی گیلانم
شدپیشه ام عاشقی، چو شمعی روشن
در معرکه ی باد خوش و رقصانم
دائم و مرتّباً در آمد شدنم
چون مارکوپولو به گردش دورانم
من چشمه ام و مقصد من دریاهاست
آرام بسوی مقصدم میرانم
از صخره و قلّه های کوهستانی
سرسخت شدم ،مقاومت در جانم
گیلان که بهشتِ من وَ عشقم آنجاست
از دیدنِ روی ماه او خندانم
امّا همه ی نای و نوایم تهران
معتاد شدم به او ؛ خدا درمانم
اینها که شنیده اید یک جمله چنین
من ذرّه ای از بزرگیِ ایرانم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ب.ظ

چشم زیبای تو شلتاقی رگبار بهار

چشم زیبای تو شلتاقی رگبار بهار

می زند سلسله ی موی تو عشّاقت دار

خوش تراشیده تر از سنگ برلیان هستی

سرخوشی میوه ی چشمان تو در هر دیدار

قامتت طعنه به راش کهن جنگلهاست

می کند لرزش اندام تو شهری ناکار

قرص زیبای قمر هستی و مهتاب شبی

میگذارد ز تماشای تو غم پا بفرار

بت افسونگری و میل پرستش داری

از تو لات و هبل اکنون شده اند بیمقدار

می رسی میبری همراه خودت دل ها را

شده عشّاق تو خارج ز شمار و آمار

نازنین لعبت طنّاز محل ، زیبائی

خفته هر خانه جوانی ز خیالت بیمار

تا تو را شیوه ی دلبردن و شهرآشوبیست

رحم کن ، پای خود از خانه به بیرون مگذار .

  • احمد یزدانی

بهار

خوش تراش

رگبار

شلتاق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی