جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ق.ظ
ابتدا از من به تو مسجد سلام
ابتدا از من به تو مسجد ،سلام
ای تو سنگر بوده در وقت قیام
خانه ای هستی برایِ خالقم
گرچه او هرگز نگنجد در کُنام
مرکز پاکان هر شهرو دیار
می شود پخته درونت ،جان خام
مرکزِ جمع و جماعت مسجد است
دین مومن در تو می یابد قوام
بوی قرآن میدهد هر گوشه ات
روح وجان را می نوازی همچو مام
کفرو عصیان را فراری میدهی
برسر شیطان فرود آیی مدام
ثانیاً بر مسجدی ها صد درود
عرض تقدیم ادب با احترام
چشمه سارانی که دریا می شوند
پاکبازان ، باصفا و با مَرام
جمع می گردندو غوغا می کنند
قطره ای بوده و دریائی به کام
هرکه در مسجد نشیند ،مسجدی است
گِل چو با گُل بود بویش مستدام
قصّه ی هر مسجدی چون لاله است
خون به دل دارد ،به محشر سرخ فام
هرچه خوبی با جماعت جاری است
دست یزدان همرهش باشد ، تمام.
احمد یزدانی